گوشواره های نامتقارن (تا به تا)

آیا تقارن همیشه جالب و جذاب است؟

بگذارید این مطلب را با یک سوال شروع کنیم: آیا تقارن همیشه جالب توجه و جذاب است؟ با کمی تأمل جواب این سوال احتمالاً چیزی شبیه این خواهد بود که: در اکثر اوقات بله؛ اما همیشه نه! برای داشتن چنین جوابی نیاز به داشتن تخصصی حرفه ای در طراحی مد یا دکوراسیون داخلی پیشرفته نیست؛ حتی اگر به طبیعت و یا بهتر از آن، به خود بدن مان توجه داشته باشیم، می توانیم به راحتی به این موضوع پی ببریم. یک تغییر جزئی در یک نیمه سنگ جواهر یا مروارید که در طرف دیگر تکرار نشده است، می تواند به ارزش آن چند هزار دلار اضافه کند. وقتی جلوی آئینه نیز قرار می گیریم،عدم تقارن کاملِ اندام های زوج بدن (مثل دو گوش، دو چشم، دو سوراخ بینی، دو طرف صورت و …) به راحتی قابل تشخیص است. اینها همه به این معناست که گرچه برای ما تقارن و تساوی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما عدم وجود تقارن نیز می تواند زیبایی خیره کننده و منحصر به فرد خود را همراه داشته باشد.

این مسأله در معماری نوین، صنعت مد و پوشاک و عرصه جواهرسازی جهانی به خوبی مشهود است. امروزه اگر فردی واقعاً به دنبال به روز بودن باشد، دیگر ناگزیر است کلیشه های کهنه قدیمی (که همه چیز بر مبنای الگوی های متساوی و متشابه تنظیم می گشتند) را کنار بگذارد و با افزایش توان ریسک پذیری، به خود اجازه تجربه های نامتعارف را بدهد. البته نباید فراموش کرد که برای داشتن هر تجربه خاص و جدیدی به یک راهنمای مناسب  نیاز است تا او به شکل کلی به ذائقه و انتخاب های ما، سر و سامان دهد.

دنیای گوشواره ها نیز یکی از بخش های بسیار پراهمیت دنیای مد است که در سالیان اخیر دستخوش چنین تغییرات ویژه ای گردیده؛ آنچه که این روزها بسیار از آن می شنویم عبارتی به نام «گوشواره نامتقارن» (یا لنگه به لنگه و یا تا به تا – mismatched earrings) است. به هر حال چه کسی می گوید که گوشواره ها بایستی همیشه شبیه هم باشند؟! شاید زیبایی ویژه در عدم تقارن گوشواره ها نهفته باشد. اما گوشواره نامتقارن دقیقاً چه ترکیبی است و برای ما چه امکانات جذاب بیشتری را فراهم می کند؟ برای پاسخ به این سوال با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.

به چه ترکیبی «گوشواره نامتقارن» گفته می شود؟

گوشواره ها از در دسترس ترین زیورآلاتی محسوب می شوند که می توان با آنها ریسک زیادی را کرد. ترکیب گوشواره های نامتقارن نیز از همین جهت متداول گشته اند،گرچه که سابقه اولیه آن به قرن های پیش از میلاد می رسد. این موضوع از پوشیدن دو گل گوش متفاوت شروع شد و اکنون تا ست کردن گوشواره هایی با سنگ های متفاوت، طول های نامتساوی و طرح های مختلف، تداوم پیدا کرده است.

هر تک لنگه یک جفت گوشواره نامتقارن برای خود واجد استقلال و شخصیت خاصی است؛ همزمان اما در شمای کلی میان آنها نوعی شباهت و ارتباط مستقیم کاملاً مشهود است،مثلاً در رنگ، سبک طراحی و یا مواد به کار برده شده. این ترکیب متناقض نما ما را به معجزه زیبایی «گوشواره نامتقارن» می رساند که جذابیت منحصر به فرد خود را تنها به لطف تضاد حاضر در ترکیب به دست می آورد.

به هر ترتیب امروزه سیل گرایش به سمت ست های مختلف گوشواره های نامتقارن از هر برندی کاملاً به چشم می آید. تا جایی که تقریباً نمی توان شو لباس و زیورآلاتی را بدون رونمایی از چندین جفت از این گوشواره های خارق العاده متصور شد. اما از آنجا که به طور کلی ترکیب کردن زیورآلات بسیار مد شده است، دیگر باید پرسید که چه ترکیبِ گوشواره نامتقارنی می تواند بیشترین اثرگذاری را داشته باشد و به نوعی همه نگاه را به خود خیره گرداند؟

چگونه می توان ترکیبی «شاخص» و «چشم نواز» از گوشواره های نامتقارن داشت؟

بیش از هرچیز افراد بایستی به این موضوع توجه داشته باشند که قرار است کمی غرابت و تمایز به ظاهر کلی شان اضافه گردد. البته که این موضوع بایستی در نهایت به جذاب تر شدن هرچه بیشتر بیانجامد؛ پس انتخاب گوشواره های نامتقارن نبایستی با انتخاب تصادفی و دلبخواهی چند گوشواره بی ربط یکی گرفته شود.

در موارد متعددی برندهای بزرگ دنیای زیورآلات، اصولاً خودشان ستِ گوشواره را به صورت تا به تا، با طراحی منحصر به فردی که به آن نیاز است، تدارک دیده اند و شما تنها بایستی آن جفت خاص گوشواره را انتخاب کنید. در این نمونه ها تمامی اصول مربوط به طراحی خاص زیورآلات نامتقارن رعایت شده است که مشخصاً به اصل اساسی تکرار یک موتیف خاص در جفت گوشواره و تغییر چند موتیف دیگر در هر لنگه از گوشواره ها پایبند هستند. به این ترتیب ممکن است مولفه ای مانند طرح کلی گوشواره، در هر دو لنگه به نوعی حفظ گردد اما مولفه هایی دیگر (نظیر رنگ یا مواد به کار برده شده) در آنها تغییری کامل بیابد.

اما در مواردی که ما خودمان به صورت شخصی، تصمیم به ست کردن دو یا چند گوشواره متفاوت می گیریم، مسأله را به چه ترتیبی می توان حل کرد؟ برای این کار فرمول «کپی متفاوت» را در نظر داشته باشید. این موضوع به معنای آن است که گوشواره ها بایستی از یک یا چند وجه با یکدیگر شباهت و هم پوشانی داشته باشند اما نه به طور کامل. قسمت دوم مسیر انتخاب را باید با در نظر داشتن چند شاخصه به انجام رساند:

الف) ایجاد ریتم بصری بوسیله دو گوشواره

ب) اضافه کردن عمق و بعد زیبایی شناسانه در هر لنگه گوشواره به صورت مجزا

ج) لحاظ کردن میزانی از عنصر تصادف و شانس در کنار شوخ طبعی و ریسک پذیری بالا

با توجه به این موارد و مطابق اصلی که از خود شرکت های تولید زیورآلات ذکر کردیم، شما می توانید یک تم واحد را میان دو لنگه گوشواره ثابت فرض بگیرید (مثلاً شکل هندسی حاضر در طراحی) و تغییرات را در سایر مولفه های گوشواره (سایز، حجم، جنس مواد به کار رفته شده، تزئینات و …) اعمال کنید تا به بهترین ترکیب ممکن دست یابید.

اکنون دیگر می توان مطمئن بود که شما راه کار کردن با اشیاء نامتقارن را در کنار هم یاد گرفته اید. فراموش نکنید که گالری ساعتچی با تولید زیورآلات زیبا و منحصر به فرد خود همیشه برای افزایش زیبایی شما تلاش می کند. شانس دیدن این زیورآلات را در سایت ما به نشانی saatchico.com از دست ندهید.